همکا سه

ساخت وبلاگ


چقدر خدا خدا کنیم در این دیار بی کسی
ز لشگر غم چقدر جفا کشیم و نا خوشی
غصه رها نمی کند روزمرا حادثه از پی اش سوا
نه قاصدی است تا که بردداد مرا به دادرسی
وه که امیدم شده قطع ز آسمانها و زمین
در این کویر بی هوا خسته ام از خار وخسی
بسته به زنجیر جفا بست سلول اند رفقا
کرکس شبها به شکار مسخره عقل از هوسی
وحشت من موج به موج از عقبم مرگ به فوج
خرابه ام از پس سیل سیل زده ا م هر نفسی
ماشه نمی کند عمل از پی خود سوزی من
رفته وفا ز چرخ دون دود دل از هرقفسی
حضرت فرعون چرا فکر سفر نمی کند ز بخت ما
برده ز یاد گویی خدا رسم ورهم به بررسی
در عجبم ز سرنوشت فسرده آهم ازسرشت
این همه رنج چرا چنین به گرده دارد پارسی
بختک من زور وزر ازقوم سواره از خداست
وای اگر خدا ی من دست به کاسه داردش در این خوشی..



هدیه به آشنا...
ما را در سایت هدیه به آشنا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jelvehyeabimahtab بازدید : 120 تاريخ : شنبه 23 فروردين 1399 ساعت: 10:11