آشفتگی ........

ساخت وبلاگ

آشفتگی
دیدمش آشفته مو با قدحی باده به دستش.
بی حجاب از پیچ کوچه شد نما یان ناگه آن رخسار مستش.
طرف زلفش گل سرخ کنگره ی کاخ نگاهش به نظر
انجمن هایی همه جان بر کف از شیوه ی شستش
لیک حال من زنستانی و احساسم به بحر دی از آن یلدای
گیسو های او
چاک چاک و قد خمیده اینک آوارم ز ناوکهای سختش
راسخانی همه در دامنه ی وصف اسیر عالمانی به ظرافتها سبق
هرزگرد لاابالی دل پی تیمار بیماری وقتش
حلقه ی زنجیر در ماهیچه ی پای دل وحشی نشسته کو دوا
زانوانم در بغل پهلو گرفته روی خاکستر بختش

+ نوشته شده در  سه شنبه چهاردهم شهریور ۱۳۹۶ساعت 17:20  توسط علی صفا عسگری  | 
هدیه به آشنا...
ما را در سایت هدیه به آشنا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jelvehyeabimahtab بازدید : 149 تاريخ : يکشنبه 7 آبان 1396 ساعت: 22:26