تا نخواهد هو نجنبد تیغ تیز اهرمنها......
قصه ی قالو بلی است و بشر این زاده از افواه نیست..... فخر انسان پشت پندار فرشته گو کجا گردد عیان........ رقص شمشیر در میان خون خود از حس خام و آه نیست .......... تاب بر حنجره ی پاره ی طفل از بی عمل مقدور نیست.... این امامی خواهد عالم چون حسین حتی ملک همراه نیست...................................
روی نیزه صوت قرآن، از سر گشته جدا امنیت خواهر بود.................. این معما ی نهان در منطق چون من خسی آگاه نیست ........عسگری ...
هدیه به آشنا...برچسب : نویسنده : jelvehyeabimahtab بازدید : 186